شب زنده داری

شب زنده داری جزیی از حرفه ما شده است . گهگاهی که سکوت رادیویی برقرار و دریایی آرام جلوی دیدگانت خودنمایی می کند ،ناخودآگاه در افکار خود غوطه ور می شوی و خود را می سپاری به دل کاغذ و یار و همراه همیشگی قلم . 

و چه احساس خوبی است در این خلوت شب و سکوت دوست داشتنی برای دل خودت بنگاری و بیندیشی . و شعر ، آرامش بخش لحظه های تنهایی 

"سفری با اسب خیال"

به اسب خیال چوبی
در بازی های کودکی
چه شکم ها که از اژدهای سراب
پاره کردیم!
وتاختیم در صحراهای بی نیرنگ.

و بارها
در کشتزارهای سر به جنون نهاده
از همدیگر گم شدیم!
وکشتیم از نگرانی
هر کدام به نوبت
دیگری را.

و هنوز که هنوز است
رد پاهای برهنه مان
برپله های درآستانه ی انقراض خانه ی متروکه
و راه خاکی ی مالرو،
به شیره ی مهتاب
کامم را شیرین می کند
مد شدگی ی مرور خاطره اش
در خواب و خیالم.

زمستان(بهمن)۹۵-نای بند
"علی حسین جعفری"