ای ناخدا؟
دریا می گوید : در چشمان من
نهنگ می گوید : برشانه هام
و شاید
آویزان از شناشیر مهتابی
یاشاید
چسبیده به یقه ی باران
در حوالی بهاران .
بوشهر من کجاست؟
ای بانوی باد و باران و دریا
ای نازنین .
می گوید ،: در پسکوچه های گل سرخ
در هزارتوهای گم شده
یا در خروش کوبه های جامانده
یا شاید
پنهان در گلوی دمام
یا نشسته در هل هله های سنج های بیدار .
برای من بخوان بوشهر من
تا حالم بهترشود
تا شالوها به خانه ام بربوشهر من کجاست
ای ناخدا؟
دریا می گوید : در چشمان من
نهنگ می گوید : برشانه هام
و شاید
آویزان از شناشیر مهتابی
یاشاید
چسبیده به یقه ی باران
در حوالی بهاران .
بوشهر من کجاست؟
ای بانوی باد و باران و دریا
ای نازنین .
می گوید ،: در پسکوچه های گل سرخ
در هزارتوهای گم شده
یا در خروش کوبه های جامانده
یا شاید
پنهان در گلوی دمام
یا نشسته در هل هله های سنج های بیدار .
برای من بخوان بوشهر من
تا حالم بهترشود
تا شالوها به خانه ام برگردند
و من در هجوم بوی بهار نارنج
از خواب بیدار شوم
بچرخم در کوچه های کوتی و شنیدی
و برگردم به دهدشتی و بهبهانی
و گل کاغذی های بنفش را
بنشانم در گیسوان پریشان تو
تا بهاران
در صدای تو
بیرق تنهایی من شود
بوشهر من
بوشهر من
بوشهر من .
▪️ احمد آرام
بندر بوشهر. نوروز ١۴٠٣
برچسب : نویسنده : bushehrcontrol بازدید : 10