درود
یکی دو سالی هست که به واسطه وبلاگ نویسی و دوهفته نامه ادبی ام،با دوستی نازنین از دیار لران بااصالت آشنا شده ام و گرچه هنوز حضوری ملاقات میسر نشده اما در دنیای مجازی پیوندی عمیق حاصل شده و همین چند وقت پیش چهار جلد از کتاب اولش را برایم ارسال نمود تا در استان بوشهر نیز با قلمش آشنا شوند .
طنز می نویسد و تلخند قصه های نغز . طنزی پویا و حکمتی مانا . سبکی نو در می اندازد و به نوزایی و شکوفایی فرهنگ عامیانه با سویه خرده فرهنگ لری می پردازد .
عطر دمنوش مارزنجوش و آویشن ،مزه زنیون و زنجبیل ،بوی پونه و طعم بابونه ،تلخی برنجاس و هلیله با خواندن داستانک هایش به کام است و سرخوشی می آورد .
نبوغ بهروز حسینی را به خوبی با قلمش می توان حس کرد چرا که تلخ و شیرین مردمان پاک روستایی را چنان به تصویر کشیده که انگار سالیان سال با آنها در دنیای واقعی زیسته ،هم زانو و هم کاسه شده ،دود چراغ موشی نفس کشیده و از هر جا توشه ای برگرفته و با قلم بکر و بدیعش رویش و رستاخیز واژه های خموش راه می اندازد .
از زبان شهرام رزمجویی پایان سخن می برم : "... دلم گواهی می دهد قلم افراشته و سرشار سید بهروز با درنگ در خرده فرهنگ و با خوانش عرف و عادت عوام با قدرت ایجاز و اعجاز و با سبکی ستوده ،بر پیشانی طنز اکنون و آینده ما خواهد درخشید ... ".
امروز یک نسخه از این کتاب را پیشکش به کتابخانه اداره کردم .
علاقه مندان به کتاب را دعوت به خواندن « های و هوی هواری ! » می کنم .
ارادتمند
سید حسام مزارعی
نجات ۳۸ مسافر جزیره خارگ از خطر غرق شدن...برچسب : نویسنده : bushehrcontrol بازدید : 199