خاطرات دريانوردي که کشتي رافائل را وارد بوشهر کرد

ساخت وبلاگ

در پست قبل صحبت از ورود کشتی رافائل که کپتن غریبی نیز تجربه همراهی با راهنمای کشتی و مسئولیت رله دستورات بین کپتن کشتی و راهنما را از روی یدک کش به عهده داشتند ،نمودیم . همچنین از جناب گل افشان نیز نام بردیم . حال برای تکمیل بحث، مصاحبه پیشتر راهنمای کشتی رافائل را در ادامه تقدیم می کنیم :

 

 

"کشتي270 متري رافائل با ظرفيت 1800 مسافر، داراي 18 آسانسور، 30 سالن و چند باشگاه ورزشي بود: «من به عنوان تنها دريانورد توانستم کشتي معروف و تجملي «رافائل» ايران را که به سرنوشتي چون کشتي تايتانيک گرفتار شد، چهل‌ و‌ پنج سال پيش با گذر از يک معبر تنگ و پر خطر وارد اسکله بوشهر کنم... »

اين بخشی از خاطرات شنيدني يک کاپيتان پايلوت 84 ساله ايراني است که در دوران بازنشستگي هر روز بر ايوان رو به درياي خانه قديمي‌اش مي‌نشيند و با تماشاي رفت و آمد کشتي‌ها در خليج‌فارس، خاطرات دوران دريانوردي‌اش را با خود مرور مي‌کند.

عبداله گل‌افشان، قديمي‌ترين کاپيتان «پايلوت» ايراني از ورودکشتي مسافري- تفريحي Passenger Ship «رافائل» تا بمباران آن توسط هواپيماي عراقي در زمان جنگ تحميلي و فروماندنش در آب مي‌گويد.

اين مرد دريايي سالخورده مي‌گويد:

کشتي 270 متري رافائل که در دهه 60 ميلادي ساخته شده بود، توسط چند ايراني ثروتمند از ايتاليايي‌ها خريداري شد با قيمتي به مبلغ 2ميليون‌دلار در حالي که چندين برابر اين قيمت، ارزش داشت ولي به خاطر مشکلات اقتصادي حاکم بر ايتاليا، ناگزير شدند آن را به چنين مبلغي به ايراني‌ها بفروشند.

اين کشتي تجملي با 60 متر پهنا و گنجايش 1800 مسافر، يک شهرک تفريحي پر تجمل بود، با 6 استخر مخصوص کودکان و بزرگسالان و 750 کابين به صورت سوئيت‌هاي بزرگ و کوچک که حمام‌هايش با مرمرهاي گرانبهاي ايتاليا پوشيده شده بود.

اين کشتي با 18 آسانسور در طبقات مختلف ،30سالن براي برگزاري جشن‌ها، ميهماني‌ها و اجراي نمايش‌ها داشت و چند باشگاه ورزشي هم در آن براي پرورش‌اندام و برگزاري مسابقات در نظر گرفته شده بود.

هدف از خريد چنين کشتي‌اي اين بود که در يکي از جزاير ايران مستقر شود که جاذبه‌اي براي جهانگردان خارجي از جمله ثروتمندان کشورهاي حاشيه خليج‌فارس شود تا براي مدتي از امکانات تفريحي آن استفاده کنند.

کشتي تفريحي رافائل پس از خريد از بندر جنوا در ايتاليا به سوي آب‌هاي خليج‌فارس حرکت کرد تا موقتاً‌ در بندر بوشهر لنگر بيندازد.

اين پيرمرد دريايي مي‌گويد:

اما در آن زمان، کانالي که مي‌بايست کشتي‌ها با عبور از آن وارد اسکله کوچک بوشهر شوند، بسيار باريک و کم عمق بود و کارشناس‌ها پس از بررسي‌هاي لازم تشخيص دادند که کشتي بزرگ رافائل به سختي مي‌تواند از پيچ و خم خطرناک کانال بگذرد و ممکن بود صدمه و آسيب جدي به اين کشتي وارد شود.

در آن زمان هيچ دريانورد و کاپيتاني اين مسئوليت را قبول نمي‌کرد که کشتي 270 متري رافائل را سلامت از کانال بگذراند.

کاپيتان پايلوت گل‌افشان ادامه مي‌دهد:

من اين مسئوليت را قبول کردم و صدها دريانورد در اطراف ساحل Beach و اسکله جمع شدند تا با کنجکاوي شاهد کارم باشند. پس از بررسي‌هاي لازم تشخيص دادم تنها راه اين است که کشتي را عقب‌عقب يعني به اصطلاح خودمان از پاشنه (پشت کشتي) از کانال بگذرانم و وقتي به سلامت وارد اسکله شدم فرياد تحسين تمام حاضران بلند شد.

اين مرد دريايي مي‌گويد: من از سال 1327 به خدمت سازمان بنادر و دريانوردي درآمدم و تا سال 1358 (يعني 30 سال) به کشورم خدمت کردم.

کاپيتان با کاپيتان پايلوت چه فرقي دارد؟

پيرمرد جواب مي‌دهد: کاپيتان پايلوت وظيفه سرراهنمايي کشتي را بر عهده دارد. هنگامي که در بندر يک کشتي مي‌خواهد لنگر بيندازد، سکان کشتي را به دست مي‌گيرد و با توجه به آشنايي منطقه، کشتي را به صورت تخصصي و فني از کانال عبور مي‌دهد به همين خاطر يکي از مشکل‌ترين حرفه‌ها در دريانوردي است.

مخصوصاً زماني که دريا توفاني و مواج است و امواج کوبنده نمي‌گذارند کشتي‌ها به راحتي از کانال عبور کنند.

دوستان و همکاراني را به ياد دارم که هنگام انجام اين وظيفه جان خودشان را از دست داده‌اند. بايد بگويم که مشکل‌ترين و در عين حال هيجان‌انگيزترين کاپيتاني‌ام هدايت کشتي رافائل به بندر بوشهر بوده است. چون اگر ذره‌اي اشتباه مي‌کردم کشتي آسيب مي‌ديد،ولي من با دقت و حوصله زياد توانستم پس از 3 ساعت تلاش اين کار را به انجام برسانم. به همين خاطر روزنامه‌ها عکس‌ها و گزارش‌هايي درباره اين واقعه چاپ کردند و هدايايي همراه با لوح تقدير به من دادند.

خاطره‌اي ديگر؟

يک کشتي نفتکش انگليسي مي‌خواست از اسکله بيرون برود که در هواي مه‌گرفته بندر در گل گير افتاد که به درخواست مسئولان من هدايت کشتي را به دست گرفتم و توانستم آن را از اسکله بيرون ببرم.

اما در تلخ‌ترين حادثه‌اي که به ياد دارم در هواي توفاني دريا براي هدايت يک کشتي خارجي از نردبام متحرک کشتي بالا رفتم و منتظر کمکم ماندم تا بالا بيايد اما از شانس بدش يک موج کوبنده او را به دريا پرت کرد و جانش را گرفت.

و آخرين خاطره؟

اواخر سال 57 خدمه ايتاليايي کشتي رافائل کم‌کم به کشورشان برگشتند و پس از آن به خاطر مشکلاتی اين کشتي از ياد رفت و بالاخره در سال 62 دو هواپيماي عراقي با چند موشک آن را هدف قرار دادند.

«رافائل» در اين حمله صدمه زيادي ديد و در آب زمين‌گير شد.

اين کشتي که تا نيمه‌اي از بدنه‌اش در آب فرو رفته بود، در تصادف با يک يدک‌کش، چنان صدمه‌اي ديد که ديگر اميدي به بازسازي آن نبودو لاشه آن در دريا باقي ماند.

نجات ۳۸ مسافر جزیره خارگ از خطر غرق شدن...
ما را در سایت نجات ۳۸ مسافر جزیره خارگ از خطر غرق شدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bushehrcontrol بازدید : 152 تاريخ : دوشنبه 15 بهمن 1397 ساعت: 6:32