گپی با شما

ساخت وبلاگ

سلام خدمت همه همرهان گرامی. حاج علی ابراهیم زاده پیشکسوت عزیز بندر وقتی مطالب پر مایه و مفید خود را در گروه همکاران بارگزاری می کند معمولا وقتی بازخورد آن چنانی از همکاران نمی گیرد یک جمله ای دارد: این ها را سرسری نگیرید و مطالعه کنید ... چرا؟ چون آن زحمات و وقتی را که پای تایپ آن به عشق می گذارد و می بیند که آن گونه که باید بازخورد نمی بیند کمی تا قسمتی ابری توی ذوق می خورد.

حالا حکایت ماست. قبل از هر چیز تشکر می کنم از عزیزانی که بازخورد خود را فرستادند و باید نام ببرم از دو مدیر عزیز آقایان راستاد و ارجمندزاده، علی احمدزاده، حاج بهرام نکیسا، محمد غمخوار و... که همواره با بازخورد خود انگیزه می دهند. اما این مطلب اخیر که از یک موضوع تاریخی بندر آن هم هسته ابتدایی اداره کل می گفت انتظار بازخورد بیشتر از همراهان این فضای همدلی داشتم.

این هفته مطالب خوبی بود برای به اشتراک گذاشتن؛ از رویداد کافه دانش که با تمام کاستی ها و موضوع کلی که داشت اما یک فضای خوب رفاقتی مشارکتی را رقم زد و منجر به آشنایی با دوستانی از جمله دکتر الهیاری شد. از ایشان و دیگر دوستان آموختیم. انشالله این رویداد را حال که به تجربه نشسته ایم و مزه خوب آن را چشیده ایم بیشتر از قبل اما این بار در هر معاونت یا بخش با مساله ای جزیی تر داشته باشیم.

از فوتبال دوستانه بین تیم بندر بوشهر و تیم بندر امام(ره) و گفتن از رمضان ملکی عزیز - بزنم به تخته - با سبقه آشنایی چهل ساله آن زمان که در دهه شصت و هفتاد دروازبان تیم آزادی شهرم بود و هنوز که هنوزه همچون عقاب آسیا، احمد عابدزاده تمرین مداوم دارد و روز پنجشنبه واقعا رفلکس بدنی عالی و آن شیرجه هایش مرا به دهه های گذشته برده بود.

از رفتن به مدیریت اسناد و کتابخانه ملی و آن فضای زیبای آرامش بخشی که متاسفانه با سومدیریت کم کم دارد آن ساختمان تاریخی را از حالت ابتدایی اش در می آورد. مگر می شود ساختمان درب چوبی زمان قاجارش پابرجا باشد اما کف را سرامیک کرد؟ مگر می شود فضای روبروی ساختمان و پای درختانی را با این همه قدمت که جزو میراث فرهنگی شده و ثبت ملی شده اند به صورت امروزی در آورد و سنگ سفید کفپوش کرد؟ جالب تر اینکه وقتی با اعتراض کارکنان آن جا قرار می گیرند که شما که سنگ سفید زده اید وقتی میوه مثلا جمبو فرا رسید و زیر درخت ریخت، سنگ کثیف می شود و جلوه بدی می دهد در پاسخ به راحتی بگویی این که مشکلی نیست. اگر دیدیم اینگونه شد درخت را از ته می بریم. جاااان؟ درخت با شناسنامه ملی را می بری؟ آن هم درخت جمبو با قدمت صد و اندی ساله که دیگر به تعداد انگشتان دست هم نیست؟ واقعا جای تأسف دارد.

الغرض! این روز ها که فضای مجازی جولان می دهد، همراهی تان را ارج می نهیم و همراهی تان را بیشتر می خواهیم چرا که: مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.

نجات ۳۸ مسافر جزیره خارگ از خطر غرق شدن...
ما را در سایت نجات ۳۸ مسافر جزیره خارگ از خطر غرق شدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bushehrcontrol بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1402 ساعت: 18:23